اقتصاد سازه های زیرساختی – قسمت (1)

سازه های زیرساختی - اقتصاد زیرساختهای عمرانی

اهمیت سازه های زیرساختی برای توسعه و پیشرفت کشور برای هیچکس پنهان نیست. زیرساختها نه تنها امکانات اولیه و ضروری مردم را تامین میکنند, بلکه به عنوان پایه ای برای توسعه دیگر صنایع کشور نیز ضروری هستند. سازه های زیرساختی گروه بسیار بزرگی از صنایع را در بر میگیرند, مهمترین آنها عبارتند از:

زیرساختهای حمل و نقل نظیر سازه های ترافیک, راه آهن, جاده ها, پلها و …

زیرساختهای مخابراتی و ارتباطی نظیر شبکه های تلفنی ثابت و بیسیم, شبکه های فیزیکی برای دسترسی اینترنت و …

زیرساختهای تامین آب که برای تامین و توزیع آب برای مصارف مختلف استفاده میشوند.

زیرساختهای تامین گاز که برای تامین و توزیع گاز برای مصارف مختلف استفاده میشوند.

و غیره.

باید توجه کرد برای موفقیت و توسعه زیرساختی, نمیتوان آنها را تنها از زاویه دید دوره ساختشان نگاه کرد. بلکه باید دوره بهره برداری آنها را نیز در نظر گرفت. دلیل این موضوع این است که زیرساختها نیازمند سرمایه گذاری هنگفتی در زمان ساختشان هستند که این سرمایه گذاری در دوره ای بلند مدت به سوددهی میرسد. یعنی از زیرساختها نمیتوان انتظار سود کوتاه مدت داشت بلکه باید برای اتقصاد آنها دوره ساخت و دوره بهره برداری و تعمیرات و … را همگی با هم در نظر گفت. به همین دلیل است که امروزه در بسیاری از کشورها, پروژه های زیرساختی به صورت قراردادهای DBFOM (طراحی – ساخت – سرمایه گذاری – بهره برداری – نگهداری) ارائه میشوند.

این موضوع باعث میشود برای اقتصاد زیرساختها, عملکرد آنها در دوره بهره برداری نیز بررسی شود. مثلا برای یک شبکه راه آهن, باید دید چه تعداد مسافر بصورت روزانه از آن استفاده خواهند کرد. هرچند نمیتوان این رقم را بصورت دقیق پیشبینی کرد اما با بررسی عوامل تاثیر گذار بر این موضوع میتوان محدوده ای برای این رقم در نظر گرفت. حال باید دید چه تعداد شرکت اپراتوری قطار برای استفاده از شبکه راه آهن وجود دارند و چگونه میتوان زمان و مکان استفاده از این شبکه را بین آنها تقسیم کرد, چه میزان هزینه برای نگهداری شبکه نیاز است, چه میزان درآمد از آن میتوان بدست آورد و …

پس برای یک بررسی اقتصادی کامل, تمامی موارد مرتبط باید در نظر گرفته شوند. اما چیزی که اتقصاد زیرساختها را دشوار میکند وجود انحصار طبیعی برای آنهاست. انحصار طبیعی یعنی این زیرساختها دارای ویژگیهایی هستند که بصورت طبیعی آنها را به یک انحصار (Monopoly) تبدیل میکند. انحصار در اقتصاد معمولا باعث کاسته شدن از فواید اجتماعی میشود. یعنی با قیمت گذاری های نامتناسب, تعداد افرادی که قادر به استفاده از محصول/سرویس خواص هستند کاسته میشود. میتوان انحصار را به نوعی مخالف بازار رقابتی کامل دانست که در آن قیمت ها به بهینه ترین میزان خود میرسد.

سازه های زیرساختی به دلیل ویژگیهایی که دارند معمولا تابع مدل بازار رقابتی نیستند. در بازار رقابتی کامل چهار ویژگی وجود دارد:

1-      محصول یکسان

2-      خریدار و فروشنده بسیار

3-      اطلاعات مساوی و کامل برای همه

4-      ورود و خروج آسان و رایگان به بازار

این ویژگی ها باعث میشوند تولید کنندگان سعی کنند قیمتهای خود را با کاهش هزینه ها در کمترین میزان ممکن نگه دارند تا مشتری داشته باشند. یعنی بهینه سازی تولید برای کاهش قیمت نهایی.

حال که این ویژگی ها را برای بازار رقابتی کامل میدانیم, باید دید ویژگی های سازه های زیرساختی چیست که آنرا از این مدل دور کرده و به انحصار طبیعی (Natural Monopoly) تبدیل میکند.

سازه های زیرساختی معمولا دارای اقتصاد مقیاس و اقتصاد حوزه هستند. اقتصاد مقیاس به این معناست که تولید یک محصول یا سرویس در یک شرکت واحد به صرفه تر از تولید آن در شرکتهای مختلف است. برای درک بهتر این مطلب به نمودار زیر توجه فرمایید:

نمودار تقاضا - هزینه برای انحصار طبیعی (Natural Monopoly Costs and Demand)

این نمودار نشان دهنده تابع تقاضا, هزینه حاشیه ای و هزینه متوسط برای یک انحصار طبیعی است. نمودار تقاضا نشان دهنده این موضوع است که مصرف کنندگان به ازای هر قیمت, چه میزان (تعداد) محصول/سرویس خریداری میکنند. به عنوان مثال اگر هزینه هر متر مکعب آب مصرفی 1000 ریال باشد, مردم آب بیشتری مصرف میکنند تا زمانی که هزینه هر متر مکعب آب 2000 ریال باشد. نمودار قیمت حاشیه ای در این شکل نشان دهنده قیمت متغیر به ازای یک واحد محصول اضافی است. و نمودار هزینه متوسط نشان دهنده هزینه متوسط کل به ازای مقادیر مختلف میباشد.

حال برای توضیح اقتصاد مقیاس به ادامه مثالی که زدیم میپردازیم. تصور کنید یک شهر جدید نیازمند شبکه آب است. برای راه اندازی این شبکه آب باید سرمایه اولیه نسبتا زیادی در نظر بگیریم. پیشبینی کرده ایم که در 50 سال آینده 5000 خانوار در این شهر زندگی خواهند کرد. اما هم اکنون تنها 100 خانوار در آن هستند. پس بررسی میکنیم آیا به صرفه تر است که یک شبکه آبرسانی برای 5000 خانوار طراحی کنیم تا نیاز آینده نیز تامین شود یا بهتر است که شبکه آبی برای چند سال آینده طراحی کنیم و هر چند سال آنرا افزایش دهیم. معمولا بررسی ها به این موضوع میرسد که بهتر است ظرفیت بیشتر از نیاز برای چند سال آینده تامین شود تا صرفه جویی مالی صورت بگیرد اما اینکار در مراحل صورت میگیرد. مثلا در مرحله اول ظرفیت 1000 خانواری و مرحله دوم 3000 خانواری و در نهایت ظرفیت 5000 خانواری. حال فرض کنیم ظرفیت شبکه آب ما در مرحله اول برای 1000 خانوار کافی خواهد بود. پس اگر ما 1000 خانوار داشته باشیم از تمام ظرفیت استفاده کردیم پس به صرفه تر خواهد بود تا زمانی که چنین سرمایه گذاری کرده باشیم و فقط برای تامین آب برای 100 خانوار از آن استفاده کنیم. زیرا قیمت ثابت (Fixed Price) یکسان بوده و تنها قیمت متغیر است که تغییر میکند. این موضوع را میتوان از روی نمودار هزینه متوسط مشاهده کرد که با اضافه شدن مقدار, هزینه کاهش پیدا میکند. به این پدیده اقتصاد مقیاس گفته میشود. یعنی با تولید بیشتر, هزینه متوسط یک واحد تولید کاهش پیدا میکند. اقتصاد مقیاس یکی از مهمترین مفاهیم انحصار طبیعی در زیرساختها است.  اما اگر 1001 خانوار داشته باشیم مجددا باید سرمایه گذاری برای افزایش ظرفیت داشته باشیم. این موضوع باعث میشود پس از 1000 خانوار هزینه متوسط به شدت افزایش یابد.  اما با افزایش این رقم (مثلا داشتن 2000 خانوار) مشاهده میشود مجددا روند قبلی, یعنی نزول قیمت متوسط رخ خواهد داد.

در قسمت دوم مقاله به بررسی ویژگی های دیگر اقتصاد زیرساختها میپردازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *